دیگر صدایم دلت را نمی برد بانو
انگار حرفهایم برایت تکراری شده اما یاد تو میانه ی این همه غم و یورش برایم پرچم صلح است
به تو و دنیایت فکر میکنم به همه ی انهایی که دوستت دارند و همه ب انهای که مرا...
به خودم که تکراری شده ام
حالم خوب نیست مثل همیشه
دوستت دارم بیشتر از همیشه
و
دلتنگم برای تکرار شدن یک دیدار
اری من ادم بسیار تکراری شده ام
اما بانو این نفس که از سینه بیرون می اید از سر تکرار است
هر روز میگویم دیگر برایت نمی نویسم
پیام نمیدهم
دلتنگت نمیشوم
بانو میدانی روزی چند بار شماره ات را از گوشیم پاک میکنم؟

"سید علی ضیا"

خودم با خودم آشتی میکنم
خودم با خودم کنار ساحل راه میروم
به روی خودم نمیاورم دست هایم از گرمای دست تو خالیست
باران میبارد و من عاشق تر میشود
سیگار برایت روشن میکنم و میگذارم تا اخر بسوزد شاید بیایی کنارم
خودم با خودم قهر میکنم
خودم با خودم آشتی میکنم
تو نمیدانی وقتی همه چیز مردی میشوی یعنی چه این نبودن
یعنی چه این تنهایی
باران میبارد باز من قدم زدنم ادامه دارد
چقدر خوب است حتی با خیالت قدم زدن زیر باران
بانو
 "سید علی ضیا"

علی ضیا متولد 26 شهریور 1364 در کاشان و فارغ التحصیل مکانیک طراحی جامدات از دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان است.

یک خواهر به نام  شیما دارد که متاهل است. علی ضیا سال 1384 یه تهران آمد و از 19 سالگی به طور اتفاقی وارد رادیو شد

و کار خود را در رادیو جوان با برنامه طنز «پسری از کاشانه» شروع کرد که به عنوان آیتم برتر انتخاب شد و پس از 5 سال گویندگی در رادیو،

به دعوت علی زاهدی وارد تلویزیون شد و اولین کار خود را در سیما با برنامه گزینه جوان تجربه کرد.

 البته همزمان با این برنامه، برنامه خط و ربط هم در رادیو اجرا می کرد.